امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Notion

ˈnoʊʃn ˈnəʊʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    notions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1
تصور، مفهوم، اندیشه، فکر، نظریه، خیال، ادراک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- I have no adequate notion of what the fifth dimension means.
- من تصور کافی درباره‌ی مفهوم بعد پنجم ندارم.
- She had the sudden notion to invite all her relatives.
- ناگهان هوس کرد که هم‌ خویشاوندان خود را دعوت کند.
- She took the notion of swimming in that stormy sea.
- او به سرش زد که در آن دریای طوفانی شنا کند.
- The old notion that the sun rotates around the earth.
- آن عقیده‌ی قدیمی مبنی‌بر اینکه خورشید دور زمین می‌گردد.
- Normative notion
- باور عمومی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد notion

  1. noun belief, idea
    Synonyms:
    angle apprehension approach assumption awareness clue comprehension conceit concept conception consciousness consideration cue discernment flash hint image imagination impression inclination indication inkling insight intellection intimation intuition judgment knowledge opinion penetration perception sentiment slant spark suggestion telltale thought twist understanding view wind wrinkle
  1. noun whim, desire
    Synonyms:
    caprice conceit fancy humor imagination impulse inclination wish
    Antonyms:
    need

ارجاع به لغت notion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «notion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/notion

لغات نزدیک notion

پیشنهاد بهبود معانی