گذشتهی ساده:
nuttedشکل سوم:
nuttedسومشخص مفرد:
nutsوجه وصفی حال:
nuttingشکل جمع:
nutsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(شخص یا چیز) سخت، دشوار، آنچه که فهم یا پرداختن به آن مشکل است
the nuts and bolts (of something)
کارها یا اصول اولیهی چیزی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nut» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nut