با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Oblong

ˈɑːblɒːŋ ˈɒblɒŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    oblongs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable
انگلیسی بریتانیایی مستطیل، مستطیل‌شکل، مستطیلی
- The oblong mirror hung on the wall.
- آینه‌ی مستطیلی به دیوار آویزان بود.
- The tablecloth was an oblong.
- سفره مستطیل بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oblong

  1. adjective elongated and rounded
    Synonyms: egg-shaped, ellipsoidal, elliptical, elongate, long, oval, ovaliform, ovaloid, ovate, ovated, ovoid, rectangular

ارجاع به لغت oblong

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oblong» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oblong

لغات نزدیک oblong

پیشنهاد بهبود معانی