امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Occupational

    ˌɑːkjəˈpeɪʃnl ˌɒkjəˈpeɪʃnəl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more occupational

    • صفت عالی:

      most occupational

    معنی

    adjective
    شغلی، حرفه‌ای، (مربوط به) کار و پیشه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد occupational

    1. adjective pertaining to work
      Synonyms:
      business career employment job-related professional vocational work

    ارجاع به لغت occupational

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «occupational» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/occupational

    لغات نزدیک occupational

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return