Of
əv / / ə
əv / / ə
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
preposition
A1
از، از مبدأ، از منشأ، از طرف، از لحاظ، در جهت، در سوی، درباره، به سبب، به‌وسیله‌ی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- رنگ موی او
- درازای اتاق
- پایه‌های صندلی
- پیراهن ابریشمی
- تاج زرین
- یک ورق کاغذ
- جعبه‌ی سیب
- کتاب شعر
- یک بطری شیر
- یک کیسه پیاز
- سه کیلو شکر
- بیشتر شب
- پول زیاد
- دو روز هوای طوفانی
- یک چکه آب
- اعضای باشگاه
- یکی از آخرین نقاشی‌های او
- همه‌ی ما
- سه تا از ما
- از همه مهمتر، مهمترین همه
- نوعی میوه
- عکس مهری
- صفحات کتاب
- بیستم مرداد
- (ساعت) بیست دقیقه به پنج است.
- آن‌ها همیشه دوست دارند سر شب اینجا بیایند.
- او یک جمعه آمد.
- شهر نیویورک
- هنر نقاشی
- مسائل مسکینان
- افزایش ده درصد
- در پنج سالگی
- کشتن زن‌ها و بچه‌ها
- ترس شاگرد از امتحان نهایی
- فریاد بچه‌ها
- شعرهای حافظ
- نمایش‌نامه‌های شکسپیر
- پادشاه اسپانیا
- نتیجه‌ی مذاکرات
- ساعت عزیمت
- معلم ادبیات
- غرب تهران
- فواید ورزش بدنی
- از پیری مردن
- علاقه‌مند به موسیقی
- در دو مایلی شهر
- دوستدار شعر
- مرد ملک‌دار
- منطقه‌ی کم باران
- زن باهوش
- موضوع بسیار مهم
- فرش‌های نفیس کرمان
- مردان اوهایو
- او به میل خودش آن کار را کرد.
- آن خود به خود اتفاق نیفتاد.
- چقدر خوب کردید آمدید!
- جولی چقدر لطف کرد که گلها را آورد.
- منصفانه نبود که فقط مرا گوشمالی دهد.
مترادف و متضاد of
-
prepositionSynonyms:about from concerning like regarding out-of out from away from proceeding from coming from going from as concerns pertaining to appertaining to peculiar to attributed to characterized by as-regards in regard to referring to in reference to appropriate to belonging to related to having relation to native to consequent to based on akin to consanguineous to connected with
لغات هم‌خانواده of
ارجاع به لغت of
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «of» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/of
لغات نزدیک of
- - oestrus
- - oeuvre
- - of
- - of (or in) the nature of
- - of a certain age