صفت تفضیلی:
elderصفت عالی:
eldestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دوران خوش (یا بد) گذشته
پیر و جوان، با هر سنوسالی، از تمام سنین
(عامیانه) با بیدقتی، با شورتیگری، باری به هرجهت
بهخاطر ایام گذشته، به یاد خاطرات قدیم، به واسطهی روابط دیرین
عاقلتر از همسالان خود، از سن خود خردمندتر
(be) old enough to know better
دارای سنی که عقل بیشتری را ایجاب میکند
ترک عادت موجب مرض است
قدیمی مسلک، ازمدافتاده، کهنه و قدیمی
عقیدهی قدیمی و مردود، حرفها و باورهای خالهزنکی
آدم قدیمی مسلک، محافظهکار، گذشتهگرای
پیر و جوان، با هر سنوسالی، از تمام سنین
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «old» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/old