امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Olfaction

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
حس بویایی، حس شامه، بویایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد olfaction

  1. noun The sense by which odors are perceived
    Synonyms:
    smell nose scent sense-of-smell olfactory modality

ارجاع به لغت olfaction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «olfaction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/olfaction

لغات نزدیک olfaction

پیشنهاد بهبود معانی