امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Olfactory

ɑːl- / / oʊl- ɒlˈfæktri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
وابسته به حس بویایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد olfactory

  1. adjective Of or relating to olfaction
    Synonyms:
    olfactive

ارجاع به لغت olfactory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «olfactory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/olfactory

لغات نزدیک olfactory

پیشنهاد بهبود معانی