امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Oppose

əˈpoʊz əˈpəʊz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    opposed
  • شکل سوم:

    opposed
  • سوم‌شخص مفرد:

    opposes
  • وجه وصفی حال:

    opposing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
در افتادن، ضدیت کردن، مخالفت کردن، مصاف دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He opposes this bill.
- او با این لایحه مخالف است.
- Their political views are diametrically opposed.
- عقاید سیاسی آن‌ها کاملاً ضد یکدیگرند.
- He is opposed to nationalism.
- او مخالف ملیت‌گرایی است.
- We shall oppose the enemy.
- ما با دشمن رو‌به‌رو خواهیم شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oppose

  1. verb fight, obstruct
    Synonyms:
    argue assail assault attack bar battle bombard call in question check combat confront contradict controvert counter counterattack cross debate defy deny disagree disapprove dispute encounter expose face face down fight fly in the face of frown at gainsay hinder neutralize not countenance prevent protest resist reverse run counter to search out speak against stand up to take a stand take issue take on taunt thwart turn the tables withstand
    Antonyms:
    aid assist favor help support
  1. verb compare, play off
    Synonyms:
    array confront contrast counter counterbalance face match pit set against vie
    Antonyms:
    join participate

لغات هم‌خانواده oppose

  • verb - transitive
    oppose

ارجاع به لغت oppose

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oppose» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oppose

لغات نزدیک oppose

پیشنهاد بهبود معانی