با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ought

ɔːt ɔːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
باید، بایست، بایستی، باید و شاید
- He ought to pay his debts.
- او بایستی قرض‌های خود را بدهد.
- You ought to take better care of yourself.
- باید از خودت بهتر مراقبت کنی.
- These shoes ought to fit you.
- این کفشها باید به پای شما بخورد.
- The result of the test ought to be positive.
- نتیجه‌ی امتحان باید طبق معمول مثبت باشد.
- you ought to have gone
- بایستی رفته بودی، بایستی می‌رفتی
- They ought not to let their children play in the street.
- آن‌ها نباید بگذارند بچه‌هایشان در خیابان بازی کنند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

Collocations

ارجاع به لغت ought

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ought» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ought

لغات نزدیک ought

پیشنهاد بهبود معانی