امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Outdistance

aʊtˈdɪstns aʊtˈdɪstns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
خیلی جلوتر از دیگری افتادن (در مسابقه)، سبقت گرفتن بر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Our runner outdistanced his rival by ten meters.
- دونده‌ی ما ده متر از رقیب خود جلو بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outdistance

  1. verb outrun
    Synonyms:
    beat best better exceed go beyond go one better leave behind outclass outdo outhussle outpace outperform outplay overtake pass surpass top win the race

ارجاع به لغت outdistance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outdistance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outdistance

لغات نزدیک outdistance

پیشنهاد بهبود معانی