امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Outdo

aʊtˈduː aʊtˈduː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
بهتر از دیگری انجام دادن، شکست دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outdo

  1. verb better, overcome
    Synonyms:
    beat best blow out of water bulldoze bury cook cream defeat do in down eclipse exceed excel fake out go one better leave behind lick outclass outdistance outfox outgun outjockey outmaneuver outrival outshine outsmart outstrip pull a fast one shake off shoot ahead snow surpass top transcend trash
    Antonyms:
    fail lose

Idioms

  • outdo oneself

    1- سخت کوشیدن 2- از همیشه بهتر بودن

لغات هم‌خانواده outdo

ارجاع به لغت outdo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outdo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outdo

لغات نزدیک outdo

پیشنهاد بهبود معانی