با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Outmaneuver

aʊtməˈnuːvər aʊtməˈnuːvə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی outmanoeuvre است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
پیشی گرفتن، جلو زدن، برتری یافتن، شکست دادن، غلبه کردن
- The chess champion was able to outmaneuver his opponent and win the game in just a few moves.
- این قهرمان شطرنج توانست تنها در چند حرکت از حریف خود پیشی بگیرد و بازی را ببرد.
- The politician was able to outmanoeuvre his opponents and secure a victory in the election.
- این سیاست‌مدار توانست بر مخالفان خود غلبه کند و پیروزی خود در انتخابات را تضمین کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outmaneuver

  1. verb To get the better of by cleverness or cunning
    Synonyms: outsmart, outthink, outwit, overreach
  2. verb Defeat by more skillful maneuvering
    Synonyms: outwit, outdo, outmanoeuvre, excel, outsmart

ارجاع به لغت outmaneuver

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outmaneuver» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outmaneuver

لغات نزدیک outmaneuver

پیشنهاد بهبود معانی