با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Overcoat

ˈoʊvərkoʊt ˈəʊvəkəʊt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    overcoats

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پوشاک پالتو، اورکت (کت بلند ضخیمی که در هوای سرد می‌پوشند)
- He couldn't find his overcoat anywhere.
- پالتوی خود را در هیچ‌جا پیدا نمی‌کرد.
- The overcoat was a gift from his grandmother.
- این اورکت هدیه‌ی مادربزرگش بود.
noun
پوشش محافظ (از رنگ)
- The overcoat protected the metal from rust and corrosion.
- پوشش محافظ فلز را از زنگ‌زدگی و خوردگی محافظت می‌کرد.
- The overcoat dried quickly.
- پوشش محافظ به‌سرعت خشک شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overcoat

  1. noun A heavy coat worn over clothes in winter
    Synonyms: topcoat, greatcoat, raincoat, great-coat, capote, inverness, overcoating, paletot, parka, raglan, surtout, benjamin, ulster

ارجاع به لغت overcoat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overcoat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overcoat

لغات نزدیک overcoat

پیشنهاد بهبود معانی