امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Overconfident

American: ˌoʊvəˈkɒnfɪdənt British: ˌəʊvəˈkɒnfɪdənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
غره، دارای اعتماد‌به‌نفس بی‌جهت، باد سر، خود خرسند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Don't become overconfident about the might of your muscles...
- مشو غره به زور و بازوی خویش ...
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overconfident

  1. adjective overly sure of oneself
    Synonyms:
    brash careless cocksure cocky foolhardy heading for a fall heedless hubristic impudent overweening presuming presumptuous pushy rash reckless self-assertive
    Antonyms:
    cautious pessimistic

ارجاع به لغت overconfident

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overconfident» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overconfident

لغات نزدیک overconfident

پیشنهاد بهبود معانی