با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Overcrowded

ˌoʊvərˈkrɑʊdɪd ˌəʊvəˈkraʊdɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
پُرازدحام، شلوغ
- overcrowded cities
- شهرهای پُرازدحام
- overcrowded prisons
- زندان‌های شلوغ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overcrowded

  1. adjective Filled
    Synonyms: congested, overbuilt, overpopulated

لغات هم‌خانواده overcrowded

ارجاع به لغت overcrowded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overcrowded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overcrowded

لغات نزدیک overcrowded

پیشنهاد بهبود معانی