با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Oversimplify

ˌoʊvərˈsɪmpləfaɪ ˌəʊvəˈsɪmplɪfaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
زیاد ساده کردن، خیلی سهل گرفتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oversimplify

  1. verb
    Synonyms: reduce, over reduce, reduce to an absurdity, make too simple, make too simplistic, restrict

ارجاع به لغت oversimplify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oversimplify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oversimplify

لغات نزدیک oversimplify

پیشنهاد بهبود معانی