امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Palatinate

pəˈlætənət pəˈlætənət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ناحیه قلمرو کنت، کنت‌نشین، ساکن کنت‌نشین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد palatinate

  1. noun A territory in southwestern Germany formerly ruled by the counts palatine
    Synonyms:
    country province pfalz mandate

ارجاع به لغت palatinate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «palatinate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/palatinate

لغات نزدیک palatinate

پیشنهاد بهبود معانی