امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Peeler

    ˈpiːlər ˈpiːlə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    پوست‌کن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - I need to buy a new peeler for my kitchen.
    - من باید یکپوست‌کن جدید برای آشپزخانه بخرم.
    - She used a sharp peeler to quickly peel the potatoes.
    - او از یک پوست‌کن تیز برای پوست کندن سریع سیب‌زمینی‌ها استفاده کرد.
    noun countable
    جانورشناسی خرچنگ (درحال پوست‌اندازی)
    لیست لغات مرتبط با جانورشناسی در انگلیسی
    - The peeler scuttled along the sandy beach, its shell appearing ready to be shed.
    - خرچنگ در امتداد ساحل شنی فرو رفت و پوسته‌اش آماده‌ی ریختن به نظر می‌رسید.
    - The fisherman collected a bucket full of peelers.
    - ماهیگیر یک سطل پر از خرچنگ جمع کرد.
    noun countable
    اسباب پوست‌کن چوب (برای تهیه‌ی روکش چوب)
    - He purchased a large quantity of peelers for his woodworking project.
    - او برای پروژه‌ی نجاری‌اش مقدار زیادی اسباب پوست‌کن چوب خرید.
    - The peeler was used to carefully remove thin layers of wood from the log.
    - از اسباب پوست‌کن چوب برای برداشتن دقیق لایه‌های نازک چوب از چوب استفاده می‌شد.
    noun countable
    انگلیسی بریتانیایی پاسبان، پلیس
    - The peeler patrolled the streets, ensuring safety and order.
    - پلیس در خیابان‌ها گشت می‌زد و از امنیت و نظم مراقبت می‌کرد.
    - A peeler stopped me for speeding on my way to work this morning.
    - امروز صبح در راه رفتن به محل کار، پلیسی من را به‌خاطر سرعت زیاد متوقف کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد peeler

    1. noun A performer who provides erotic entertainment by undressing to music
      Synonyms: stripper, striptease artist, striptease, stripteaser, exotic-dancer, ecdysiast
    2. noun A member of a law-enforcement agency
      Synonyms: law, bluecoat, finest, officer, patrolman, patrolwoman, peace officer, police, policeman, police officer, policewoman, cop, bull, copper, flatfoot, fuzz, gendarme, heat, man, bobby, constable

    ارجاع به لغت peeler

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «peeler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/peeler

    لغات نزدیک peeler

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند