با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Penitentiary

ˌpenəˈtenʃəri ˌpenəˈtenʃəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
ندامتگاه، ندامتی، دار‌التأدیب، بازداشتگاه یا زندان مجرمین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد penitentiary

  1. noun jail
    Synonyms: big house, campus, can, college, cooler, correctional institution, inside, joint, lockup, pen, penal institution, prison, reformatory, slammer, stockade

ارجاع به لغت penitentiary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «penitentiary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/penitentiary

لغات نزدیک penitentiary

پیشنهاد بهبود معانی