امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Periodic Table

    ˌpɪriɑːdɪk ˈteɪbl ˌpɪəriɒdɪk ˈteɪbl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun singular
    شیمی جدول تناوبی link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The periodic table organizes elements by their atomic number.
    - جدول تناوبی عناصر را بر اساس عدد اتمی آن‌ها مرتب می‌کند.
    - Each element in the periodic table has a unique symbol.
    - هر عنصر در جدول تناوبی، نماد منحصربه‌فردی دارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد periodic table

    1. noun chemical table
      Synonyms:
      periodic table of elements table of elements

    ارجاع به لغت periodic table

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «periodic table» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/periodic-table

    لغات نزدیک periodic table

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid