امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Persistency

American: pəˈsɪstənsɪ British: pəˈsɪstənsɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    persistencys

معنی

( persistence =) اصرار، ابرام، پافشاری، دوام، سماجت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد persistency

  1. noun The state or quality of being insistent
    Synonyms:
    perseverance persistence insistence insistency doggedness tenacity tenaciousness pertinacity
  1. noun Uninterrupted existence or succession
    Synonyms:
    continuance continuation continuity continuum duration endurance persistence

ارجاع به لغت persistency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «persistency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/persistency

لغات نزدیک persistency

پیشنهاد بهبود معانی