امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pervade

pərˈveɪd pəˈveɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pervaded
  • شکل سوم:

    pervaded
  • سوم‌شخص مفرد:

    pervades
  • وجه وصفی حال:

    pervading

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فراوان یا شایع بودن، نفوذ کردن، به ‌داخل راه یافتن، پخش شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the strong smell that pervades most public bathrooms
- بوی تندی که اکثر مستراح‌های عمومی را فراگرفته است
- on Thursdays an air of fatigue and boredom pervaded the school
- پنجشنبه‌ها حالت خستگی و ملالت مدرسه را فرامی‌گرفت
- the fear pervaded his spirit
- ترسی که بر روحش مستولی شد
- the pervading sense of despair in that country
- حس فراگیر نومیدی در آن کشور
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pervade

  1. verb affect strongly; spread through
    Synonyms: charge, diffuse, extend, fill, imbue, impregnate, infuse, overspread, penetrate, percolate, permeate, suffuse, transfuse

ارجاع به لغت pervade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pervade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pervade

لغات نزدیک pervade

پیشنهاد بهبود معانی