امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Phlebotomy

fləˈbɒtəmi fləˈbɒtəmi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پزشکی رگ‌زنی، فصد، حجامت، نیشتر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد phlebotomy

  1. noun Surgical incision into a vein; used to treat hemochromatosis
    Synonyms: bloodletting, bleeding, lancing, leeching, venesection, sanguisage, drainage, draining

ارجاع به لغت phlebotomy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «phlebotomy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/phlebotomy

لغات نزدیک phlebotomy

پیشنهاد بهبود معانی