امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pinnace

ˈpɪnɪs ˈpɪnɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کشتی کوچک پارویی، زن، زنجاکش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pinnace

  1. noun A boat for communication between ship and shore
    Synonyms:
    tender ship's boat cutter

ارجاع به لغت pinnace

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pinnace» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pinnace

لغات نزدیک pinnace

پیشنهاد بهبود معانی