با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pit Stop

ˈpɪtˈstɑːp pɪtstɒp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun countable
ورزش (مسابقه‌ی اتومبیل‌رانی) توقف برای تعمیر و غیره
noun countable
سفر (عامیانه) توقف (برای خوراک و غیره)، محل توقف
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pit stop

  1. noun restroom break
    Synonyms: brief stop, call of nature, refueling stop, rest stop, service stop

ارجاع به لغت pit stop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pit stop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pit-stop

لغات نزدیک pit stop

پیشنهاد بهبود معانی