با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pita

ˈpiːtə ˈpiːtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
انواع گیاهان خنجری (agave) که از الیاف آن کاغذ و غیره می‌سازند
noun
الیاف گیاهان خنجری
noun
نان پیتا (نان شبیه به نان تافتون) (pita bread هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pita

  1. noun Usually small round bread that can open into a pocket for filling
    Synonyms: pocket bread

ارجاع به لغت pita

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pita» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pita

لغات نزدیک pita

پیشنهاد بهبود معانی