امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Plated

    American: ˈpleɪtəd British: ˈpleɪtɪd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      plates

    • وجه وصفی حال:

      plating

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    اندوده، روکش‌دار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - silver-plated
    - دارای آب نقره
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد plated

    1. verb
      Synonyms:
      covered enamelled gilded overlaid scaled coated flaked based

    ارجاع به لغت plated

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «plated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plated

    لغات نزدیک plated

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return