امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Plenteous

ˈplentiəs ˈplentiəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
وافر، سرشار، پربار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- He gathered gold and silver and plenteous goods.
- زر و سیم و کالاهای فراوان گردآوری کرد.
- a plenteous harvest
- خرمن پر برکت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plenteous

  1. adjective Characterized by abundance
    Synonyms:
    ample copious plentiful rich abundant bounteous bountiful generous heavy plenitudinous substantial voluminous
  1. adjective Abundant; copious:
    Synonyms:
    plentiful

ارجاع به لغت plenteous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plenteous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plenteous

لغات نزدیک plenteous

پیشنهاد بهبود معانی