امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Prefer

    prɪˈfɜrː prɪˈfɜː
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      preferred

    • شکل سوم:

      preferred

    • سوم‌شخص مفرد:

      prefers

    • وجه وصفی حال:

      preferring

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    verb - transitive A2
    ترجیح دادن، برتری دادن، رجحان دادن، برگزیدن، پسندیدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Which one do you prefer?
    - کدام را می‌پسندی؟
    - preferred stock
    - سهام ممتاز
    - I prefer swimming to walking.
    - من شنا را به پیاده‌روی ترجیح می‌دهم.
    - He prefers blondes.
    - او موطلایی‌ها را بیشتر پسند می‌کند.
    - I prefer tea.
    - من چای بیشتر دوست دارم.
    verb - transitive
    (مسائل حقوقی و اداری) اقامه کردن، طرح کردن
    - to prefer charges against an attacker
    - علیه ضارب اقامه‌ی دعوی کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد prefer

    1. verb favor; single out
      Synonyms:
      adopt advance aggrandize be partial to be turned on to choose cull desire elect elevate fancy finger fix upon go for incline like better mark optate opt for pick place pose present promote propone proposition propound put put forward raise select suggest tag take tap upgrade wish would rather would sooner
      Antonyms:
      dislike hate reject spurn

    لغات هم‌خانواده prefer

    • verb - transitive
      prefer

    ارجاع به لغت prefer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «prefer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prefer

    لغات نزدیک prefer

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return