امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prepossessed

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مجذوب، شیفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She was prepossessed with the notion of her own superiority.
- او مجذوب عقیده‌ی برتری خود بود.
- She was prepossessed with the movie.
- او مجذوب فیلم شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prepossessed

  1. adjective made partial by initial impression
    Synonyms:
    biased colored inclined jaundiced one-sided opinionated partisan predisposed prejudiced tendentious unindifferent warped
    Antonyms:
    total whole

ارجاع به لغت prepossessed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prepossessed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prepossessed

لغات نزدیک prepossessed

پیشنهاد بهبود معانی