گذشتهی ساده:
preyedشکل سوم:
preyedسومشخص مفرد:
preysوجه وصفی حال:
preyingشکل جمع:
preysتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
طعمهی چیزی شدن، دچار چیزی شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prey» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prey