امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Priesthood

ˈpriːsthʊd ˈpriːsthʊd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    priesthoods

معنی

noun
کشیشی، مقام کشیش، کشیش بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد priesthood

  1. noun clergy
    Synonyms:
    canonicate canonry cardinalate deaconry diaconate ecclesiastics ministry pastorate rabbinate the cloth the pulpit

ارجاع به لغت priesthood

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «priesthood» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/priesthood

لغات نزدیک priesthood

پیشنهاد بهبود معانی