امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Proceeds

ˈproʊsiːdz ˈprəʊsiːdz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    proceeded
  • شکل سوم:

    proceeded
  • وجه وصفی حال:

    proceeding

معنی و نمونه‌جمله

plural preposition C1
محصول، عایدات، وصولی، سود ویژه، حاصل فروش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- He sold his house and gave the proceeds to his creditors.
- خانه‌اش را فروخت و مبلغ حاصل را به طلبکارانش داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد proceeds

  1. noun earnings from business
    Synonyms:
    gain gate handle income interest lucre produce product profit receipts result returns revenue reward split take takings till yield
    Antonyms:
    loss

ارجاع به لغت proceeds

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «proceeds» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/proceeds

لغات نزدیک proceeds

پیشنهاد بهبود معانی