با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Prog

prɑːɡ prɒɡ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
سیخونک زدن، با میخ نوک تیز فشار دادن، پرسه زدن، خزیدن، کاوش کردن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت prog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prog

لغات نزدیک prog

پیشنهاد بهبود معانی