امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Proliferation

prəˌlɪfəˈreɪʃn prəˌlɪfəˈreɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تکثیر، ازدیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد proliferation

  1. noun The process by which an organism produces others of its kind
    Synonyms:
    reproduction breeding multiplication procreation propagation spawning increase
  1. noun The result or product of building up
    Synonyms:
    increase accretion conception buildup development propagation enlargement generation multiplication
    Antonyms:
    non-proliferation nonproliferation
  1. noun The act of increasing or rising
    Synonyms:
    increase aggrandizement amplification augment augmentation boost buildup enlargement escalation growth hike jump multiplication raise rise swell upsurge upswing upturn

ارجاع به لغت proliferation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «proliferation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/proliferation

لغات نزدیک proliferation

پیشنهاد بهبود معانی