با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Promptitude

ˈprɒmptɪtjuːd ˈprɒmptɪtjuːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
چالاکی، سرعت، چیره‌دستی، زرنگی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد promptitude

  1. noun The characteristic of doing things without delay
    Synonyms: promptness

ارجاع به لغت promptitude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «promptitude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/promptitude

لغات نزدیک promptitude

پیشنهاد بهبود معانی