امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Promulgation

    ˌprɒməlˈɡeɪʃn̩ ˌprɒməlˈɡeɪʃn̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    ( promulgator ) اعلام، اعلام‌دارنده، ترویج

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد promulgation

    1. noun The act of announcing
      Synonyms:
      announcement proclamation annunciation declaration publication

    ارجاع به لغت promulgation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «promulgation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/promulgation

    لغات نزدیک promulgation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return