با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Propitiation

prəˌpɪʃɪˈeɪʃn̩ prəˌpɪʃɪˈeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

دلجویی، فرونشاندن خشم و غضب، استمالت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد propitiation

  1. noun The act of atoning for sin or wrongdoing (especially appeasing a deity)
    Synonyms: placation, expiation, atonement, conciliation

ارجاع به لغت propitiation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «propitiation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/propitiation

لغات نزدیک propitiation

پیشنهاد بهبود معانی