با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Prorogue

    proʊˈroʊɡ prəʊˈrəʊɡ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adverb
    ( prorogate ) تعطیل کردن، به تعویق انداختن، تعطیل شدن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد prorogue

    1. verb Hold back to a later time
      Synonyms: postpone, hold-over, put-over, table, shelve, set back, defer, remit, put off

    ارجاع به لغت prorogue

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «prorogue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prorogue

    لغات نزدیک prorogue

    پیشنهاد بهبود معانی