امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Protected

prəˈtektɪd prəˈtektɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    protects
  • وجه وصفی حال:

    protecting
  • صفت تفضیلی:

    more protected
  • صفت عالی:

    most protected

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
حفاظت‌شده، محافظت‌شده، در امان، محفوظ، مصون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Great bustard is a protected bird which lives in Bukan.
- میش‌مرغ پرنده‌ای حفاظت‌شده است که در بوکان زندگی می‌کند.
- This dolphin is a protected species.
- این دلفین گونه‌ای حفاظت‌شده است.
- The endangered species are protected by strict laws and regulations.
- گونه‌های در معرض انقراض با قوانین و مقررات سختگیرانه حفاظت شده‌اند.
- protected wetlands
- تالاب‌های محفاظت‌شده
adjective
انگلیسی بریتانیایی حقوق موردحمایت (مربوط به قراردادی اجاره‌ای‌ که از مستأجر در برابر دستور تخلیه یا هرگونه افزایش غیرمتعارف اجاره‌بها حمایت می‌کند)
- The flat is occupied by an elderly resident under a protected tenancy.
- فردی مسن تحت قراردادی موردحمایت در این آپارتمان ساکن است.
- The club occupies the land under a protected tenancy.
- باشگاه تحت قراردادی مورد حمایت این زمین را در اختیار دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد protected

  1. adjective Kept safe or defended from danger or injury or loss
    Synonyms: shielded, safeguarded, cared-for, watched over, preserved, defended, guarded, secured, kept safe, sheltered, harbored, screened, under the aegis of, saved, fostered, cherished, ensconced, curtained, shaded, disguised, camouflaged
    Antonyms: weak, insecure, unprotected, unsheltered

لغات هم‌خانواده protected

ارجاع به لغت protected

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «protected» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/protected

لغات نزدیک protected

پیشنهاد بهبود معانی