گذشتهی ساده:
quarteredشکل سوم:
quarteredسومشخص مفرد:
quartersوجه وصفی حال:
quarteringشکل جمع:
quartersتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از نزدیک، به فاصلهی کم
زینهار خواستن، امان طلبیدن، بخشش خواستن
منزل گزیدن، خانه کردن، ساکن شدن، جا گرفتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «quarter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quarter