گذشتهی ساده:
quietedشکل سوم:
quietedسومشخص مفرد:
quietsوجه وصفی حال:
quietingصفت تفضیلی:
quieterصفت عالی:
quietestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دنج، آرام، دور از مزاحمت
بیسروصدا، پاورچین، کاملاً آرام
(دربارهی چیزی) سخن نگفتن، حرف نزدن
محرمانه، زیر جلی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «quiet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quiet