امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rancher

ˈræntʃər ˈrɑːntʃə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از ranchero به‌جای rancher استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
مزرعه‌دار، دام‌دار، گله‌دار، چوپان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The rancher woke up early to tend to the cattle.
- دام‌دار زود از خواب بیدار شد تا به دام‌ها رسیدگی کند.
- A skilled rancher knows the land like the back of his hand.
- یک چوپان باتجربه زمین را مثل کف دستش می‌شناسد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rancher

  1. noun
    Synonyms:
    farmer cattleman cowboy shepherd ranch owner ranchman stockman breeder cattle-farmer cowkeeper cowherder drover grazier stock breeder horse trainer herdsman cowgirl herder ranchero broncobuster cowhand granger cowpoke cattle baron cattle king gaucho hand

ارجاع به لغت rancher

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rancher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rancher

لغات نزدیک rancher

پیشنهاد بهبود معانی