با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Rascally

ˈræskəli ˈrɑːskəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective adverb
از روی پستی، بی‌شرفانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rascally

  1. adjective Not honest
    Synonyms: dishonest, base, vicious, vile
  2. adjective Lacking principles or scruples; ; - W.M. Thackaray
    Synonyms: roguish, devilish, scoundrelly, blackguardly

ارجاع به لغت rascally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rascally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rascally

لغات نزدیک rascally

پیشنهاد بهبود معانی