گذشتهی ساده:
readiedشکل سوم:
readiedسومشخص مفرد:
readiesوجه وصفی حال:
readyingصفت تفضیلی:
readierصفت عالی:
readiestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- آماده کردن، فراهم کردن، روبه راه کردن 2- سامان دادن 3- لباس پوشیدن
به حالت آمادهباش، مهیا، آمادهی عمل
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ready» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ready