امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Reappear

    ˌriːəˈpɪr ˌriːəˈpɪə ˌriːəˈpɪə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      reappeared

    • شکل سوم:

      reappeared

    • سوم‌شخص مفرد:

      reappears

    • وجه وصفی حال:

      reappearing

    معنی

    verb - intransitive
    دوباره نمودار شدن،‌دوباره نمایان شدن، برگشتن، عودکردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد reappear

    1. verb To happen again or repeatedly
      Synonyms:
      recur reoccur
    1. verb Appear again
      Synonyms:
      come-again reenter re-emerge crop up again

    لغات هم‌خانواده reappear

    • verb - intransitive
      appear, reappear

    ارجاع به لغت reappear

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «reappear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reappear

    لغات نزدیک reappear

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return