با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Recliner

rɪˈklaɪnər rɪˈklaɪnə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
برآسوده، لم داده، لمیده
noun
صندلی دارای پشتی متحرک، صندلی لمیدنی (reclining chair هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recliner

  1. noun An armchair whose back can be lowered and foot can be raised to allow the sitter to recline in it
    Synonyms: reclining chair, lounger

ارجاع به لغت recliner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recliner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recliner

لغات نزدیک recliner

پیشنهاد بهبود معانی