امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reconstruct

ˌriːkənˈstrʌkt ˌriːkənˈstrʌkt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    reconstructed
  • شکل سوم:

    reconstructed
  • سوم‌شخص مفرد:

    reconstructs
  • وجه وصفی حال:

    reconstructing

معنی

verb - transitive C1
نوسازی کردن، از نوساختن، احیا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reconstruct

  1. verb reorganize, build up
    Synonyms:
    copy deduce doctor do up fix fix up make over modernize overhaul patch piece together reassemble rebuild recast recondition reconstitute recreate reestablish refashion reform regenerate rehabilitate rejuvenate remake remodel remold renovate reorient repair replace reproduce reshuffle restore retool revamp rework
    Antonyms:
    destroy raze ruin

لغات هم‌خانواده reconstruct

ارجاع به لغت reconstruct

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reconstruct» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reconstruct

لغات نزدیک reconstruct

پیشنهاد بهبود معانی