امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Refurbishment

    American: riˈfɜːrbɪʃmənt British: ˌriːˈfɜːbɪʃmənt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      refurbishments

    معنی

    تر‌و‌تازگی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد refurbishment

    1. noun The act of making new or as if new again
      Synonyms:
      renovation restoration face-lift facelifting rejuvenation renewal revampment

    ارجاع به لغت refurbishment

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «refurbishment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/refurbishment

    لغات نزدیک refurbishment

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return